نظرات شما عزیزان:
❣ مـلیــنا ❣
ساعت0:20---3 خرداد 1396
سلاام هانی... خب مجازی ی چیز سرگرم کنندس مث اینکه وختی بچه بودیم با بازی های مختلف سرگرم میشدیم الان مجازی شده ی جور بازی تا سرگرم شیم ولی همه واسه سرگرمی خودشون دیگه زیاده روی میکنن تو این مجازی ... خب عیبی نداره واقعا درکت میکنمت میتونی ی فیلمی یا انیمه ببینی... مث اون انیمه دیگری ک دیدی ... خب باش چشم واست دعا کردم انشااله هیچ وقت تنبلی سراغت نیاد همیشم موفق باشی مرسی فعلا پاسخ:سلام ملیناجان...آره ملینا من دنیای مجازی رو سرگرم کننده ترین میدونم...خوب آره...بعضیا توی این سرگرمی دیگه بلانسبت دیگه شورشو درمیارن...ولی ملیناجان...اینم مثل همین زندگی واقعی خودمونه...باید یاد بگیریم باهاش کنار بیاییم...خوب..انیمه و فیلم که آره ..زیاد میبینم...وای خدا اون انیمه دیگری که اصلا دیدگاهمو نسبت به مرگ تغییر داد...خدایی یه مدتی به بچه های کلاسمون شک کرده بودم نکنه یکیشون مرده باشه...وای خدامنو ببخشه...ایشالله مرگ همیشه از همه دور باشه...خوب..بخاطر دعا که برام کردی ...قبول حق ایشالله...منم همین دعا رو برای تو دارم...و..ممنون بخاطر کامنت...موفق
❣ مـلیــنا ❣
ساعت17:53---29 ارديبهشت 1396
سلام... خب خواهش میکنم... اره دقیقا بهتره از مجازی بیشتر دوری کرد خب حالا کتابیش نمیکنم خخخخ
خخ خاهش میکنم البته ی جور حقیقته ک درباره نوتشته هات میگم اره درسته ک نوشتن همون حرف زدنه ولی بعضی ها ن خیلیا رو دیدم وختی ی خاطره رو بگن ثانیه ب ثانیه شو تعریف میکنن یا میگن انقد خندیدم دیگه بعضیا خیلی کشش میده ولی تو ن جوری مینویسی ک ادم دوس داره وقت خاطره هاتو بخونه خداییش ...
اره دقیقا این تنبلی بیشتر وختا تو عبادت کردن میاد... البته میتونیم شکستش بدیم ولی خیلی سخته...
خخخ پس خوشبختم از این اخلاق مث همیم خخخ خاهش میکنم
خب موفق باشی فعلا پاسخ:سلام...آفرین تا اونجا که آدم میتونه باید ازین مجازی دوری کنه..ولی بعضی وختا لازم میشه...حالا ببین ملینا جان منکه توی استفاده از مجازی زیاده روی میکنم واسه بیماریمه که همیشه بی خوابم..یعنی بهم اجازه استفاده داده شده...آخه اینجوری متوجه گذشت زمان نمیشم...وگرنه مطمئن باش واسم خیلی محدودیت میزاشتن خونواده...خوب...آره با هم همعقیده ایم...میدونم...اصن این تنبلی وایساده تا ببینه کی آدم میخاد با خدا حرف بزنه تا اونم بیاد و آدمو تنبل کنه...ملیناجان من واست دعا میکنم این هیولا رو شکست بدی ...تو هم واسه من دعا کن که بتونم شکستش بدم...دو نفری زورمون بیشتره...مگه نه؟...خوب...بخاطر کامنت..تشکر میکنم...موفق باشییییییییییییی
مليكآ
ساعت21:47---19 ارديبهشت 1396
گفت:اون خوب نیست،
خوشگلتر از تو نیست،
حتی بلد نیست یه جور حرف بزنه که دلِ آدمارو بلرزونه،
اصلا هر جور که نگاه کنی میبینی تو داری حیف میشی این وسط...
گفتم:
خودمم پیشش
تاحالا لذت خودت بودنو چشیدی؟؟؟
خوشگلی و خوب بودن و پولدار بودن و با حرفاش دل لرزوندن یا نلرزوندن چیه...
با کسی باش که پیشش خودتی بدونِ ترس ،
بدون ترس از اینکه مبادا تورو اونجور که هستی نخواد...
پاسخ:خیلی متن جالبیه...آره آدم باید خودش باشه...حالا خیلی بهتر میشه که پیش کسی باشی که پیشش میتونی خودت باشی...واقعا متن زیباییه..ممنون
مليكآ
ساعت21:43---19 ارديبهشت 1396
اُلَ موسيو هآني
خوبي؟
خخخ چرا آبرو منو ميبري اينا كه خصلتاي من بودن
واقعا من حتي تو نمازم تنبلي مياد سراغم
دلم نميخواد پاشم برم وضو بگيرم سخته
خيلي بده همه جاي بدنت خيس باشه بعد بري يه مقنعه سرت كني
با چادر ، موهات همش اين بر و اون ور از مقنعه مياد بيرون
وااي خيلي بده سخته ، خدايي تمام كاراي مردا اسونه
هيچ كار نكنم باز خسته ميشم خخ
ادامه مطلبت اه اه حالم بهم خورد اصن عووق حححح
مروري بر خاطرات كودكي
موفق باشي موسيوي ما ، اَديُس پاسخ:سلام آجی پرنسس ملیکا خانوم...خوبم ممنون...خخخخ..واقعا یه طورایی هممون دسته جمعی با این موضوع درگیریم...از در بیرونش میکنی از پنجره میاد داخل این هیولا خخخخخخ...خوب..درمورد نماز خوب گفتی...این تنبلی بیشترین جایی که سراغ آدم میاد موقه عبادت کردنه...خوب..درمورد وضو...باهات موافقم...گفتی چادر...یه خاطره کوچیک دارم درباره همین چادر خانوما...بعدن مینویسمش حتما...خوب یادم اومد...خوب...من اینو قبول دارم که دختر بودن خیلی سخته...ولی خوب بیچاره مردا هم یه مشکلاتی دارن...ولی بازم میگم مسئولیت دختر بودن خیلی سنگینه...خوب..ادامه مطلب...خخخخخخخخخ...خودمم میبینمش یه جوری میشم...یه بار سرما خورده بودم دور از جونتون...یه عطسه زدم اصن ژله دماغ که سهله مغزم از توی دماغم اومد بیرون آویزون شد ازم..ایعععععععع...بارها اینجوری شدم...خوب...خیلی ممنون تو هم موفق باشی...آدیس آمیکا....و..ممنون که دعوتمو به وبلاگ خودت قبول میکنی...بای باااااااااااااااااااای
|